loading...

آئین مستان

متن روضه شهادت امام صادق,متن روضه,متن روضه امام صادق,امام صادق,روضه امام صادق,متن مداحی همراه باسبک,دانلود مداحی,آسمان است و زمین دور سرش می گردد,عبدالرضا هلالی,شهادت امام صادق,روضه شهادت امام صادق,مت

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1747 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6711 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3820 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 908 زمان : نظرات (0)

بیا که با تو به دلها قرار برگردد
دوباره جان به تنِ روزگار برگردد
آفتاب بیا تا که با طلوعت باز
امید صبح به شبهای تار برگردد
چقدر منتظرانت به غصه سر کردن
که بر غمِ دلشان غم گسار برگردد
چگونه پیش قد یار سر بلند كنیم
هر آنچه هم كه بخواهیم یار برگردد
به غربت پدر و مادرت بیا مگذار
دوباره بر دلِ شیعه غبار برگردد
دلِ همه الان معلومِ كجاست،چه اونایی كه مدینه رفتن،چه اونایی كه مدینه  رو ندیدن...
بیا كه بر سر آن قبر های خاكی هم
ضریح و گنبد و سنگِ مزار برگردد
یا صاحب الزمان.....

قسم به غربت خاکی که فوق تفسیر است

فضای روضه برای بقیع دلگیر است 

امشب اومدی غریب نوازی كنی،آفرین،خوش به سعادتت،اومدی برا رئیس مذهبت عزاداری كنی،شكرانه به جا بیار....

نفس كشیدنِ بین غبارها سخت است

سرودن از حرمِ بی مزارها سخت است 

یه سَفرِ دل كن،با هم بریم پشت بقیع،پشت پنجره های های بقیع،چرا كه الان دَرِ بقیع به روی همه بسته است،یه موقعی چند ساعتی باز می كردن،میون هم زائرها یه عده شیعه بودن كه میومدن،همچین كه وارد میشدن كفشارو در می آوردن،فرقی نداره،حرمِ،حالا اینا بی ادبن با چكمه می ایستن تو حرم امام،ولی كسی نمیتونه بلند گریه كنه،اینجا باید تلافی كنی،ای خدا كی میشه ما تو حرم امام صادق بایستیم...

چگونه شعر بگوید دلی که میگیرد

اَلا بقیع چرا شاعرت نمیمیرد

قرار نیست تو  را بی سبب بهانه كنم

ولی بگو دلم را كجا روانه كنم

كبوتری كه در این خانه لانه داشته است

در آستانِ رضا آشیانه داشته است

چگونه با خبر از آن سرای درد و غم است

دلش خوش است كه نامش كبوتر است

بقیع سامره و کربلا و مشهد نیست

در این سرا خبری از رواق و گنبد نیست

بقیع مثل نجف نیست تا که مهمانش

به راحتی بنشیند میان ایوانش

ولی بقیع بهشتیست با چهار مزار

بقیع مژده سالیست با چهار بهار

چهار مظهر غربت چهار تن مظلوم

چهار قبر غریب از چهارده معصوم

فقط میان بقیع است این قرارُ تمام

به یک سلام شوی زائر چهار امام

دست روی سینه ات میذاری میگی: "السلام علیكَ یا اهل بیت النبوه"هم امام حسن رو زیارت میكنی،هم زین العابدین،هم امام باقر،هم امام صادق...

ولی نه آه دلم نا تمام مانده هنوز

به سینه حسرت ارض سلام مانده هنوز

سلام از عمق دل دیده ای که پر ابر است

به مادری که بدون حرم، نه! بی قبر است

اگر سلام تو  آتش به سینه ات افروخت

از آن دریست که روزی میان آتش سوخت

مرا ببخش نمی خواهم آتشت بزنم

چگونه گویم از آن روز خاك بر دهنم

ز هُرم شعله ی دَر یاس را که پژمردند

در آن هجوم علی را به ریسمان بردند

میان تلخیِ آن صحنه غبار آلود

شکست قامت آن مرد و مدینه شاهد بود

از آن غروب غم انگیز چند سال گذشت

که باز خاطره ی کوچه از خیال گذشت

مدینه همدم اندوه دودمان علیست

و باز شاهد مردی ز خاندان علیست

که باز آمده آتش در آستانه ی او

هزار شکر که محسن نداشت خانه ی او 

یعنی خدا رو شكر زن بارداری بین این در قرار نگرفت،نانجیب نوشت:معاویه! وقتی اومدم پشت در ایستادم،صدای نفس كشیدن های فاطمه رو میشنیدم...برای كسی داری روضه میخونی كه حضرت فرمود:گویا می بینم تو كوچه نا نجیب چنان سیلی زد،هر دو گوشواره رو زمین افتاد...معاویه! وقتی صدای نفس كشیدنا رو شنیدم،چنان با لگد به در زدم،صدای شكستن استخونارو شنیدم...

بر جبینش خصم بار ننگ زد

دید بار شیشه دارد سنگ زد

رسیده اند که از باغ لاله را ببرند

امام صادقِ هفتاد ساله را ببرند

شما الان یه پیرمرد وارد مجلستون بشه،همه بلند میشن احترام می كنن،جای خوبشون رو به پیرمرد میدن،صندلی براش میارن میگن:پاش درد می گیره....نانجیبِ حرومزاده،سوار بر مركب،می دید امام صادق با دست بسته پشت سرشه،مرتب اسب رو هی.. می كرد ،مَركب تندتر برِ،این پیرمرد هی رو زمین می افتاد....نمی دونم پیر مرد هفتاد ساله سخت ترِ رو زمین بیوفته با دست بسته،یا دختر سه ساله! حداقل اینجا تازیانه نمی زدن،اما اون دختر سه ساله  وقتی رو زمین می افتاد تازیانه می زدن،حسین....

تصورش چقدر سخت میشود ای وای

بزرگ طایفه در کوچه میدود ای وای

کسی نگفت مگر پیر مرد بردن داشت

تن نحیف مگر تازیانه خوردن داشت

میان گریه آرام او بلند نخند

به دست بی رمقش لااقل طناب نبند

میان سینه او روضه ی مدینه به پاست

طنین روضه اش از وای مادرش پیداست

عزیز فاطمه را بی اراده می بردند

همه سواره و او را پیاده می بردند

دوید و از نفس افتاد پشت آن مرکب

دوید و از نفس افتاد گفت یا زینب

اگر چه رفت ولی قامتش خمیده نبود

به نی مقابل چشمش سر بریده نبود

اگر چه رفت ولی سلسله به شانه نداشت

به جای جای تنش رد تازیانه نداشت

در احتضارِ، زهر جفا کرده دلش رو پاره پاره

آروم نداره، انگار اسیرِ نعلای ده تا سواره

از این امام مو سفید کردن همه قطع امید

پا رو به قبله است خوب بسه

هر چی غم و محنت کشید

آقام آقام آقام...

غربت همینه، بانیِ هیئت داره هر روزه مدینه

سخت ببینه، قرآنِ زینب پخش و پا روی زمینِ

 غریب که گیر آوردنش

با زانو افتاد رو تنش

سه ساعتی زد دست و پا

 زجرش دادن تا کشتنش

حسین غریب مادرم...

 هر جوری بود،امام صادق وقتی اومد تو مجلس منصور ملعون ،ربیع بابای این كسی كه اومده دنبال امام صادق،میگه: دیدم منصور سه بار قصد جان امام صادق رو كرد،اول یه قدری شمشیر رو از نیام بیرون كشید،دوباره شمشیر رو غلاف كرد،بار دوم قدری بیشتر شمشیر رو بیرون كشید دوباره غلاف كرد،بار سوم شمشیر رو كامل بیرون آورد،میگه:دیدم دستش لرزید،شمشیر روی زمین افتاد،دوید حضرت رو بغل كرد،با احترام آقا رو برگردوند،گفتم:چی شد؟ من كه دیدم قصد جان امام صادق رو كردی...گفت:آری،بار اول پیغمبر رو دیدم،خشمگین داره نگام میكنه، گفتم شاید دارم بد می بینم،توجه نكردم،بار دوم دیدم پیغمبر باز غضبناك جلو اومد،باز توجه نكردم...بار سوم وقتی قصد جانش رو كردم،پیغمبر جلو اومد،فرمود: منصور اگه یه مو از سر پسرم كم بشه،كاخ رو  روی سرت ویرون می كنم....یه شمشیر برهنه دید پیغمبر،الهی بمیرم،برا اون خانمی كه اومد بالا تل زینبیه،نگاه كرد،یه عده شمشیر می زدن،یه عده سنگ می زدن...روضه خونا میگن:یا رسول الله كجا بودی كربلا؟ اما اگه پیغمبر نبود زینب نمی گفت: "یَا مُحَمَّدَاهْ صَلَّى عَلَیْکَ مَلَائِکَةُ السَّمَاءِ هَذَا حُسَیْنٌ بِالْعَرَاءِ،مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ، مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ، مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا...."

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 513 زمان : نظرات (0)

حسن خلج

دلِ من باز روضه می خواند ، روضۀ غربتِ شقایق را

روضۀ حرمتِ شكسته شده ، روضۀ گریه هایِ صادق را

ای غریب آقام آقام .. خیلی سخته رفقا یه پیرمردی انقده درد داشته باشه ، پنهان از چشمِ زن و بچه ش آروم آروم گریه کنه .. بمیرم برا اشکایِ چشمت آقاجونم ..

 روضه ای را كه باز می خواهند ، پرِ پروانه را بسوزانند

اصلاً انگار شیوۀ خصم است ، نیمه شب خانه را بسوزانند

 راوی میگه دیدم بینِ آتش ها قدم میزنه امام صادق .. زیرِ لب صدا میزنه بسوزون .. چرا نمی سوزانی ؟ .. تو که به مادرم رحم نکردی .. چرا منو نمی سوزونی ....

 وای .. مادرم .. مادرم .. مادرم ...

 ای شعله .. ای آتش .. با من بی وفایی نکن .. به من نزدیک شو میخوام بدونم مادرم چی کشیده ..

وحشیانه هجوم آوردند ، دشمنت داشت خنده سر می داد

انقده خاطرات بد از این خنده ها هست برات بگم .. نمیدونم نمک رو زخمِ دلت بریزم یا نه ؟.. به خدا مادرِ 18 سالۀ ما ، رو زمین افتاده بود .. هر نامردی از راه میرسید .. قهقه میزد و میزد ... خیلی هاتون تا حالا گمان میکردین این قلافِ شمشیر فقط برا مغیره و قنفذه ؛ اما اشتباه میکردید .. اولین قلاف رو خودِ دومی زد .. یه جمله و التماس دعا راوی میگه یه نفر از پشت به کتفِ زهرا ... چنان با قلافِ شمشیر ...

 هرچند بینِ کوچه شما را کشید و برد

دستِ کسی به مقنعۀ خواهرت نخورد ...

 لایوم کیومک یا اباعبدالله .... حسین

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 3217 زمان : نظرات (0)

حاج حسن خلج

 

ای مدینه بنگر در سوز و در گدازم

قسمت من اینه بسوزم و بسازم

یاد آن نمازی که نیمه شب شکستند

یاد بازوانی که بین کوچه بستند

پیر مو سپیدم بُریدم مشکل شد آخر کار من

خدا ببین سر پیری،گیر کی افتادم،هر کی هر جا باشه دیگه سر پیری احترامش بجاست

پیر مو سپیدم بُریدم مشکل شد آخر کار من

دشمنم سواره نداره رحمی به حال زار من

با دلی پر از درد به نامرد گفتم کمی آهسته تر

بی ادب تو سواره ای من پیاده،تو جوانی من پیرم

با دلی پر از درد به نامرد گفتم کمی آهسته تر

ناله ام شنید و کشید و من هم زمین خوردم به سر

آروم آروم داری میفهمی چی شد،نه؟ این آقا مرد بود،تو داری این جوری ناله میزنی

دلت شکست و بیاد رقیه افتادی

اون یهودی سگه کی بود شما رو زمین بزنه آقا

دلت شکست و بیاد رقیه افتادی

خودت برای رضای خدا زمین خوردی

حالا که عمه کوچلومو زمین زدند

با دلی پر از درد به نامرد گفتم کمی آهسته تر

ناله ام شنید و کشید و من هم زمین خوردم به سر

اشک غم سفته ام روز و شب گفته ام آه کجایی مادر

ای مدینه دشمن با حمله ی شبانه

همره دل من سوزانده درب خانه

دشمن یهودی تا وارد حرم شد

زنده خاطرات جانسوز مادرم شد

همچین که وارد خانه شدند یک دفعه پرده ها کنار رفت،خطرات مارم زهراسلام الله علیها برام تداعی شد

ای خدا شنیدم و دیدم در سیل آتش ابر دود

مادر جوانم کمانم در پشت در افتاده بود

هیچکی نبود به داد بچه های فاطمه برسه،زینب داشت پرپر میزد،حسین داشت بال بال میزد،از یه طرف علی رو میکشیدند،از یه طرف فاطمه افتاده بود،خاک به دهنم!یه طرف محسن....همین قدر بدون امام زمان(عج) هر روز داره این صحنه ها رو میبینه،

ای خدا شنیدم و دیدم در سیل آتش ابردود

مادر جوانم کمانم در پشت در افتاده بود

آنچه دیده ی دل بدیده هرگز نگردد باورم

مانده روی مسمار به دیوار ردی زخون مادرم

ای گل خزانم آتش زدی به جانم

ای پرستوی من رفتی زاشیانم

از غمت خمیدم امیدم رفیق خفته زیر گل

مرتضی و دوری صبوری..........

به حق ائمه ی بقیع ده مرتبه یا الله

دانلود روضه شهادت امام صادق (ع) 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1863 زمان : نظرات (0)

سید مهدی میرداماد

 

خدا، بغضی توی گلوم نشسته

ببین چقدر دلم شکسته

دستای من رو کینه بسته، خدا

خدا، دشمن ما چقدر پلیده

می بینه که موهام سفیده

ولی بازم من و کشیده، خدا

آتیش گرفته قلبم، آتیش گرفته خونم    

میون آتیش و دود روضه می خوام بخونم

یه روزی پشت این در زهرشون و رسوندند  

یه روزی پشت این در مادرم و سوزوند

خدا خدا خدایا

خدا، آخه چه رسم روزگاره

افتاد نفس هام در شماره

منم پیاده اون سواره، خدا

به خدا روضه از این بالاتر نیست، اون بی حیا خودش سوار اسب شد، امام صادق هفتاد ساله رو پشت سرش کشوند.....

خدا، آخه چه رسم روزگاره

ابن ربیع حیا نداره

هی نام مادر و میاره

وقتی شبیه بابا اون بی حیا من و برد  

همون جا افتادم که مادرم من زمین خورد

انگار دارم می بینم بابام و دست بسته

تو گوشمه صدای گوشواره ی شکسته

خدا خدا خدایا

خدا، درسته قلبم دریدن

به روی من شمشیر کشیدن

ولی سرم رو نبریدن

خدا، درسته حق منو خوردن

منو تو کاخ مستی بردن

سرمو تو تنور نبردن،خدا

نمیره روی نیزه هرگز سر بریده ام

نمی سوزه تو آتیش محاسین سپیدم

هیچ وقت رو ناقه دسته خواهرم نبندن

هیچ موقع مردم مست به دخترم نخندن

وقتی منصور شمشیر کشید، وقتی نتونست جسارت کنه، افتاد رو دست پای امام صادق گفت: حالا هر چی بخوای برات فراهم میکنم، هر چی بخوای بهت میدم، امام گفت: من چیزی از تو نمیخوام فقط منو زود برگردون به خونه ام اهل وعیالم نگرانن، آخه منو نصف شب با سر برهنه آوردی، زود منو برگردون زن بچم نگرانن؛ یه روزی هم حسین یه نگاه به خیمه ها کرد دید دارن به خیمه ها حمله میکنن، اگه دین ندارید آزاد مرد باشید هنوز حسین داره نفس میکشه بیاید کار منو تموم کنید، آی حسین.....

قاتل حیا کن چشم مولا نمیه باز است

 دانلود روضه شهادت امام صادق (ع) 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 7675 زمان : نظرات (0)

منصور دوانیقی به فرماندار مدینه دستور داد که خانه امام صادق را آتش بزن، فرماندار مدینه دستور داد، هیزم آوردند خانه را آتش زدند. وقتی که شعله آتش از دالان خانه ی آن حضرت زبانه کشید بانوان علویه در خانه ی امام صادق (ع) شیون می زدند، به طوری که صدای آنها به بیرون خانه می رسید.

امام صادق (ع) با تلاش خود آتش را خاموش کرد، فردای آن روز چند نفر از شیعیان به محضر آن حضرت رفتند، دیدند آن حضرت محزون و گریان است.

عرض کردند: چرا گریه می کنید؟ آیا از این که دشمن چنین گستاخی به شما کرده گریه می کنید؟ با اینکه نخستین بار نیست که خاندان شما چنین می کنند.

گریز مداحی:

فرمود: گریه ام برای این است که وقتی زبانه های آتش در دالان خانه زبانه کشید، زنان و دختران را دیدم که از حجره ای به حجره ی دیگر و از جانبی به جانب دیگر می دوند، تا آتش به آنها آسیب نرساند، با اینکه من در خانه بودم. به یاد وحشت افراد خانواده ی جدم حسین (ع) در روز عاشورا افتادم، آن هنگام که دشمن به آنها وجود آورد، و منادی دشمن فریاد می زد، خیمه ها را بسوزانید.

منبع: کتاب گریزهای مداحی

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1621 زمان : نظرات (0)

آسمان است و زمین دور سرش می گردد

آفتاب است و قمر خاک درش می گردد

این قد و قامتِ افتاده درخت طوبی است

این محاسن بخدا آبروی دین خداست

این حرم خانه ی زهراست مسوزانیدش

این حسینیه ی دنیاست مسوزانیدش

شعله پشت حرم فاطمه زاده نبرید

پسر فاطمه را پای پیاده نبرید

می بریدش، ببرید از وسط مردم نه

هر چه خواهید بیارید ولی هیزم نه

آی مردم بگذارید عبا بردارد

پیرمرد است و خمیده است عصا بردارد

از مسیری ببریدش که تماشا نشود

چشمی از این در و همسایه به او وا نشود

اصلًا این مرد مگر پای دویدن دارد؟

پیرمردی که خمیده است کشیدن دارد؟

بگذارید لبش یاد پیمبر بکند

وسط شعله کمی مادر مادر بکند

شعله ی تازه به چشمان غمینش نزنید

آسمان است و در این کوچه زمینش نزنید

شاید این کوچه همان کوچه ی زهرا باشد

شاید آن کوچه ی باریک همین جا باشد

شاید این کوچه همان جاست که زهرا اُفتاد

گر چه هم دست به دیوار شد اما اُفتاد

این قبیله همگی بوی پیمبر دارند

در حسینیه ی خود روضه ی مادر دارند

سه بار شمشیر کشید به روی صادق آل محمد هر بار شمشیر غلاف کرد وقتی سوال کردن علت غلاف شمشیر چیست؟ گفت: هر بار که اومد شمشیر بزنم پیغمبر دیدم با روی خشمگین به صورت من نگاه می کرد؛ اما کربلایی ها، یا رسول الله کجا بودی کربلا کار از شمشیر کشیدن هم گذشت،نا نجیب رو سینه حسین نشست.....

ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست

این خار خاشاک زمین منزل مأوای تو نیست

تعداد صفحات : 4

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 126
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 386
  • آی پی دیروز : 676
  • بازدید امروز : 969
  • باردید دیروز : 4,533
  • گوگل امروز : 8
  • گوگل دیروز : 43
  • بازدید هفته : 5,502
  • بازدید ماه : 5,502
  • بازدید سال : 1,320,535
  • بازدید کلی : 19,826,363